چرا در طبیعت چهارفصل ایجاد می‌گردد؟

ادامه مقاله در ادامه مطلب       هر گونه کپی برداری از مطالب ممنوع می باشد.

پدیده فصل به دو قانون ساده در ریاضی ارتباط دارد .

و این دو قانون عبارتند از :

1ـ هر عدد تقسیم بر خودش برابر است با 1

2ـ پدیده هم جوشی که در عدد 2 وجود دارد .

پدیده هم جوشی یعنی هر گاه عدد 2 در خود ضرب و سپس جمع گردد عدد 4 بدست می آید در بین اعداد ریاضی عدد 2 تنها عددی است که اینگونه پیوند هم جوش دارد

4 = 2 +‌2

4 = 2 × 2

طبیعت از پس یک معادله ساده از این پیوند استفاده کرده و اولین فصل خود را که در خورشید شکل می گیرد ایجاد می‌نماید این معادله عبارتست از :

^2-2 = تکوین اولین فصل ( از پیوند هم جوشی عدد 2 در خورشید)

The language of nature is mathematics and this language is the language of execution. Now in this discussion we try to identify the relationship between zero and nature and also determine the role and relation of this number in fluidity and water in the planet earth. We have to say that zero in mathematics is a basic number and when it releases in the horizon of the planet earth it establishes the water in the planet earth. Now how this number enter into the horizon of the planet earth. This is the discussion that we want to follow till the end of this article and to develop it we have to define the horizon of the planet earth. We continue this discussion as far as our imagination let us to follow this discussion.

برای دانلود فایل کلیک کنید

Earth’s seasons are characterized by differences in temperature and day length. Four different seasons spring, summer, autumn and winter that are exist only in temperate zones. These zones are widespread between latitudes 23.5 degrees of North (and south), 66.5 degrees of North (and south). In tropical or subtropical regions there is no significant seasonal changes and there are only two seasons, wet and dry seasons. Polarize zones have just two seasons, light and dark seasons. We will start our research on this topic and would like to say that there is symmetry between different temperatures. It means that the temperature that creates the spring is the same as the temperature that creates winter and our planet earth has only one season that in temperate regions, it is divided into four seasons and these four seasons emerge in the quantity of a quarter 1/4 . Among the nine planets in solar system, only in the planet earth there is symmetry between the sun heat and the frigidity that we will show this symmetry in our planet earth with a simple equation.     

برای دانلود فایل کلیک کنید 

چرا در طبیعت چهار فصل به وجود می آید.

در فیزیک فصل را پدیده ای می نامیم که از اعمال دو قانون ساده ریاضی در طبیعت شکل می گیرد.

قانون اول

پدیده همجوشی در عدد 2 می باشد . یعنی در بین اعداد طبیعی هر گاه عدد 2 در خود ضرب و سپس جمع گردد حاصلی یکسان به دست می آید.

                                                               4=2+2                   4=2*2

(طبیعت برای برداشت فصل از این استثناء در عدد 2 استفاده  می کند.)

و این پدیده شگفت انگیز نخست در خورشید کار می کند و از حاصل این کار چهار اتم هیدروژن به یک اتم هلیم تبدیل می گردد. و تأثیر آن یک چشمه نور است که از خورشید ساطع می شود. در

خورشید چهار اتم هیدروژن تبدیل به یک اتم هلیم می شود و وقتی چهار چیز تبدیل به یک چیز شود.  از آن چیز تداوم می یابد. چشمه نور خورشید در حد و حدود  است که از تبدیل چهار اتم

هیدروژن به یک هلیم پدید می آید. . کار ریاضی در طبیعت ایجاد حدوحدود است و حد و حدود یعنی فصل ، فصل و چشمه نور خورشید  است که از پدیده همجوشی عدد 2 ساطع می شود و در

جبر معادله آن اینگونه نوشته می شود.

پدیده نور= 2-2

غلام عباس ترابی: همراه 09133222366

آدرس ایمیل: ABASS_20078@yahoo.com

افق سیاره زمین فضایی است که با عدد صفر ترکیب شده است و از حاصل این ترکیب، برای سیاره ما انبساط افق تولید شده است. انبساط افق یعنی افق سیاره زمین به گونه ایی طراحی شده که در آن باران می بارد. ترکیب شدن عدد صفر در چگال فضای افق سیاره ما از پیامد تقارنی است که از برودت سیاره، ما با گرمایی که از خورشید وارد می شود فراهم شده است، این بدین معنی است که عدد صفر در افق سیاره زمین بخوبی کار می کند. در این بحث ما این آزادی عمل عدد صفر بر پرده افق زمین را پدیده صفر می نامیم.

(پدیده صفر مخصوص افق زیبای سیاره زمین است و در دیگر سیارات منظومه تکرار نمی شود)

و فعالیت عدد صفر در چگال فضای زمین این است که این عدد افق را خم می کند تا به حد و حدود آب که از سطح دریاها و اقیانوس ها به شکل بخار برخاسته و وارد فضا شده است پایان دهد پدیده صفر در سیاره زمین پی ریز اصول و بنیان بارندگی است، این بحث تا آخر بدین منوال پیش می رود که آزادی عمل عدد صفر در پرده افق سیاره زمین به جاری شدن آب و بارندگی در سطح سیاره منجر می شود.

گفتم این آزادی عمل برای صفر از یک تقارن پیش می آید. تقارن بین برودت و گرمایی که از خورشید وارد سیاره ما شده است . طی مقاله ایی در بحث فصل ها که در مجله آسمان شب  شماره 35 صفحه 65 به چاپ رسید عدد تقارن در سیاره ما بین برودت و گرمایی که از خورشید وارد سیاره می شود نمایش داده شد. در اینجا از بحث فصلها می گذریم و به موضوع آب می پردازیم ، کسی که مایل است از مندرجات این بحث چیزی عایدش شود . می بایست به آن مقاله مراجعه کند و عدد تقارن و توضیح آن را مطالعه نماید. زیرا این بحث در ارتباط با آن تقارن است. اما در این مقاله آب و بارندگی جلوه ایی ویژه دارد  و تصویری از فضای افق سیاره زمین که مندرجات این بحث از آن می گذرد. تا جایی که تخیلات ما وارد چالش شود فضای افق سیاره زمین را که با صفر ترکیب شده است را توضیح می دهیم ، باید دانست که تخیل قوه ادراکی است که حقیقت را تماشا می کند. حتی اگر این حقیقت در دوردستها باشد . دراین حقیقت وجودی که در روال تخیل جاری  است شایسته توضیح است. زیرا به ما شادی می دهد. اینک در این تخیل که در مسیر این بحث پدید می آید موضوع بارندگی و آب در سیاره زمین است که با مناظره عدد صفر صورت می گیرد و تمام مسرت و ذوق این بحث حاصل درک و فهم این عدد در پرده افق سیاره زمین است، که کارش خم کردن این افق است تا به روئیدن در فضای این افق خاتمه دهد. در فیزیک و روانشناختی طبیعت که برافراشته از ریاضی است مشخصه یک بخش از ریاضی که حد و حدود ساخته است شناسایی می شود. و از پیامد این شناخت شادی تولید می شود. که فهم و توضیح آن حدود را توصیف می کند. در این بحث عدد صفر مورد مطالعه است و کارش این است که در فضای افق زمین حدود می سازد. اینک این حدود به تصویر کشیده می شود که البته این درک و تصویر از کمال بسی دوراست.

بسم الله الرحمن الرحیم

سرودة عباس ترابی

روزی که زمان نیست دگر به کام ما

کاتب کُون و مکان نویسد اهتمام ما

همت عشق و هنر عاطفه را کم ننگار

بر کوه کند فرهاد که این نکته بود دوام ما

* * *

عمری که ما در آن می تازیم فصل ماندن نیست

فصل تبدیل فراست هست به نسلی که اکنون نیست

جهان گور نیست بشتاب بسوی تحقیق

که فردا گور نگوید جایت در من نیست

ایام که خرامان خوشه عمرم می چید

می گفت کاشانه به یک فصل میدان سکونت نیست

باغبان آندم که آن نوگل باغت بشکفت

از غصه بمیرد چو ببیند رغبت نیست

* * *چونکه صحرا شیون عاشق نبیند خرمن از خاکش کجاست